ساختار و چيدمانِ سوپرماركت
تابهحال از خودتان پرسيدهايد چرا در فروشگاههاي خردهفروشي مانند سوپرماركتها و هايپرماركتها، ميوه و سبزيجات را درست در قفسههاي نزديك به درب ورودي قرار ميدهند، اما شير و لبنيات را در قفسههاي انتهاييِ فروشگاه؟ اين نحوهي چيدمان تصادفي نيست! مقصود، افزايش سودآوري براي فروشگاه است!
چرا هر چند وقت يكبار، محل كالاهاي اساسي و پُرمصرف را تغيير ميدهند تا شماي مشتري مجبور شويد اطرافِ فروشگاه را بهدنبالِ آنها بگرديد؟! آيا ميدانستيد اگر كالايي در نقطهي خاصي قرار گرفته، بدونشك دليل خاصيِ پشت اين قضيه بوده است؟!
همه چيز بهنحوي جفتوجور و طراحي شده تا شما را به سوپرماركت يا هايپرماركتِ مورد نظر بكشاند، فكر و احساساتتان را روي فضاي فروشگاه و كالاهاي عرضه شده قفل كند و به مدتِ طولانيتري شما را در آنجا نگه دارد. بيشتر ماندنِ شما در فضاي فروشگاه يعني خرج كردنِ پول بيشتر. دکوراسيون فروشگاه
صاحبان فروشگاه به شما توصيه ميكنند كه از سيستم اطلاعرسانيِ پيامكيِ فروشگاهشان استفاده كنيد تا از كالاهايي كه به مدت محدود با تخفيف ويژه عرضه ميشوند مطلع شويد. در ضمن، به وبسايت فروشگاه نيز مراجعه كنيد و با اشتراك در كلوب مشتريان يا استفاده از فلان طرح ويژه، از تخفيف ويژه برخوردار شويد!
حال، از زاويهي يك مدير فروشگاه خردهفروشي به چيدمان وسوسهانگيز كالاها نگاه ميكنيم:
1. سبزيجات، ميوهها و گلهاي تازه: مشتريان حس تازگي را دوست دارند. بسياري از فروشگاهها بهاشتباه، نان و شيريني، شكلات و كالاهاي پرمصرف را در همان ابتداي درب ورود به سوپرماركت يا هايپرماركت خود قرار ميدهند. اين اولويتبندي، نهتنها باعث ميشود كه مشتري نيازهاي خود را در همان قدمهاي اول در ورود به فروشگاه برطرف كند و به قسمتهاي ديگر فروشگاه مراجعه نداشته باشد، بلكه آن حس تازگي و خوشايند را در ابتدا ورود، دريافت نميكند. قرار دادن ميوهها و سبزيجات و گلهاي تازه، اين حس را القا ميكند كه ”بقيهي كالاهاي ما هم به همين تازگي هستند. پس به تورِ خود در فروشگاه ما ادامه دهيد!“
2. پراكندگي كالاهاي پرمصرف: گوشت و فرآوردههاي آن در يك گوشهي فروشگاه، نان و غلات در گوشهي ديگر، آنطرف شير و لبنيات و در گوشهي ديگر برنج و حبوبات و…. هرگز اين مواد غذاييِ پرمصرف را در يك گوشهي سوپرماركت يا هايپرماركتِ خود قرار ندهيد. زيرا در اين صورت مشتريان تمام نيازهاي خود را در همان گوشهي فروشگاهتان برطرف خواهند كرد و كالاهاي ساير قسمتها روي دستتان خواهند ماند!
3. ارزانترين كالا يا كالايي كه در دسترستر است: مشتريها دو دسته هستند: يكي آنهايي كه دنبال جنس ارزان هستند و ديگر آنهايي كه عجله دارند. آنهايي كه عجله دارند، حتي اگر دنبال قيمت مناسب باشند، به هر حال، اولين كالايي را كه در دسترسشان باشد برميدارند. آنهايي هم كه دنبال جنس ارزان هستند معمولا طبقات مختلف قفسهها را بهدنبال نوع خاصي از كالا كه قيمت مناسبتري در مقايسه با نمونههاي مشابهِ اطراف خود دارد ميگردند. بنابراين كالاهايي كه قيمت مناسب يا پايينتري دارند، نيازي نيست كه در طبقات همسطح و همارتفاع با چشمهاي مشتريان قرار بگيرند. چون در هر صورت، مشترياي كه به دنبال كالاي ارزانتر است، آن را در هر طبقهاي از قفسه (بالاتر يا پايينتر از ارتفاع چشم) پيدا خواهد كرد. بنابراين قفسههاي همسطح با چشمهاي مشتريان براي قرار دادن كالاهايي مناسب است كه قيمت بالاتري دارند يا فروش رفتنِ آنها براي فروشگاه سودآوري بيشتري دارد.
البته مشترياني هم هستند كه زير بارِ اين ترفندهاي استراتژيك در چيدمان كالاهاي فروشگاهي نميروند و از قبل بهصورت آنلاين يا با استفاده از اپليكيشنهاي مختلف، مقايسهي قيمتها و كالاهاي موجود در بازار را انجام ميدهند و با اطلاع و ذهنيتِ قبلي به فروشگاه مراجعه ميكنند و از همان ابتدا ميدانند كه چه بِرَندي را با چه قيمتي خريداري خواهند كرد!
منبع : ريتيل ايران